تارا خشگلهتارا خشگله، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

**تارا هدیه لو تک ستاره آسمونی زندگیم**

تولد سه سالگی تارا به صورت خصوصی

1392/5/9 11:30
نویسنده : المیرا
5,079 بازدید
اشتراک گذاری

بالخره دختر خوشگل من دوست مهربونم سه ساله شد

 شیطونک دستمو میگیری بهم میگی دوست دارم همیشه  نمیدونم این حرفا رو از کجا باد گرفتی

صبح که از خواب پا شدب بهت گفتم تارایی امروز تولدتته   گفتی جشن تولد دورا گفتم نه جشن تولد تارا

بعد از ظهر که با با اومد تااز در اومد تو با کمال ناباوری بهش گفتی جشن تولد تاراس براش چی خریدی بابا هم سریع به پاستیل به بیسنی بهت داد  تو هم کلی ذوق کردبی گفتی وای کادو  حالامن پاستل وگذاشم رو اوپن تا زیر با له نشه همش همگفتی کادوی نمو بده خاله مهری وبچه ها زنگ زدن تبریک بگن همش پاستل واز تلفن نشون می دی اونقد گفتی شمع کو فوت کنم کیک تولدت مبارک کو

فرداش تو کلاس شعر بازی به کیک پختم وبا بچه ها برات تولد گرفتیم البته از شانست تعداد کمی تو کلاس اون روز به علت وسط تعطیلی شب قدر ماه رمضون اومده بودن البته شما کلی کیف کردی

تولد به ساله گی تارا تو مهد کودک

تولد مهد کودکی با بچه هب

این اقا پسری که تو عکس میبینی اسمش سپهر با اینکه تو کلاس به دلیل دست بزن داشتن سرکار خانوم سرش به خراش کوچلو برداشته بازم ادب نشده ومثل خر مگس قضیه همش دور بر شماش عزیزم

یکی از مشکلات شما اینه که هر با میری پسرا دس بردار نیستن تو مهد کودک قبلیت مدبرش میگفت سهیل همش از کلاس خودش که 3 ساله توش ماد تا مواظب تارا باشه به ما مانش گفته بود بابانش گفته سهیل عاشق دخبرای خوشگل....

مامانی قول داده بودبرات روز تولدت به دوچرخه بخره ماجرا این جوری بود وقتی رفتم مامان مانتو بخره شما ومامانی بیرون مغازه با بچه ها بازی میکردید یه بچه دوخرخه بازی میکرد شما هم سوار دوچرخه بزرگه مشی و اونجا از مامانی قول میگیری برات دو چرخه بخره وبلاخره تا مامانی زنگ زد تولدت شما روتبریک بگه سریع گفتی دوچر خه میخری.... باورشون نمشد که خودت بادته فکر می کردن من بادت دادم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)